مصرف گوشت در سالمندان نباید صفر شود هتل‌های مشهد برای عروسی؛ شبی به یاد ماندنی با خدمات خاص و فضای مجلل صدور هشدار نارنجی هواشناسی در خراسان رضوی (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) رتبه برتر کشوری در شاخص خلاقیت و نوآوری، در دست موزه طبیعی سمنان پیوند رایگان، افتخار نظام سلامت ایران؛ نجات سالانه ۸۰۰ جان با اهدای عضو در مشهد | راه‌اندازی مرکز برداشت بافت در بهشت رضا (ع) شکارچی فعال در فضای مجازی دستگیر شد بار دیگر هشدار خودمراقبتی برای شهروندان در کلانشهر مشهد صادر شد (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) حرکت جدی بیمارستان منتصریه مشهد در مسیر توسعه پیوند اعضا | فرهنگ‌سازی درباره مرگ مغزی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای رسانه‌ها پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) | دمای مشهد به ۳۴ درجه می‌رسد هشدار پلیش فتا درمورد فروشندگان سوالات نهایی | لو رفتن سوالات قبل از ساعت مشخص غیرممکن است ۲۹ هزار کودک بازمانده از تحصیل ۶ تا ۱۱ ساله جذب مدارس خواهند شد توصیه‌های طلایی برای تأمین آب بدن در گرمای هوا آیا مصرف تخم‌مرغ خام یا نیم‌پز برای سلامتی مفید است؟ پایان خوش ماجرای نانوایی کوی عمار یاسر مشهد بازسازی صحنه قتل از سوی مرد ضایعاتی | قتل ضایع مرد ضایعاتی! بحران خاموش جمعیت تأمین اجتماعی: حقوق اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ بازنشستگان در دو مرحله واریز می‌شود، بازنشستگان صبوری کنند چرمشهر بزرگ ترین تهدید برای سلامت کشف رود | تشدید آلایندگی از  گذر دباغ خانه پارک موزه علوم زمین مشهد موزه برتر کشوری شد چرا حقوق بازنشستگان تأمین‌اجتماعی بدون افزایش واریز شد؟ + اطلاعیه کانون عالی کارگران بازنشسته تأمین‌اجتماعی درباره نحوه پرداخت حقوق اردیبهشت ۱۴۰۴ تبلیغات محصولات ضد پوسیدگی دندان تا چه میزان واقعی است؟ پیش‌بینی هواشناسی کشور (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) | ورود ۲ موج خنک بارشی به کشور در هفته جاری ویروسی که حجاج را تهدید می‌کند، چه علائمی دارد؟ یک هزار و ۶۵۰ اهداکننده مرگ مغزی در مشهد به بیش از ۷ هزار بیمار زندگی دوباره بخشیدند اختلال یادگیری ریاضی در کودکان را بشناسیم چگونه می‌توان گرفتگی بینی در فصل بهار را برطرف کرد؟ توضیحاتی در رابطه با ترمیم حقوق و مراحل پرداخت فوق‌العاده خاص بازنشستگان جدید نیرو‌های مسلح حقوق بازنشستگان و مستمری‌بگیران تأمین‌اجتماعی از امروز (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴) با افزایش و اعمال متناسب‌سازی واریز می‌شود هشدار وزیر بهداشت: ۵۰ درصد مردم دچار بی‌تحرکی هستند رسانه عبری فاش کرد: یک‌پنجم نظامیان رژیم صهیونیستی در آستانه طلاق هستند روند نگران‌کننده مصرف دخانیات به‌ویژه در میان نوجوانان و زنان
سرخط خبرها

بازسازی صحنه قتل از سوی مرد ضایعاتی | قتل ضایع مرد ضایعاتی!

  • کد خبر: ۳۳۳۵۲۰
  • ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹
بازسازی صحنه قتل از سوی مرد ضایعاتی | قتل ضایع مرد ضایعاتی!
بازسازی صحنه جنایت از سوی مرد ضایعاتی که یک ضایعات‌جمع‌کن دیگر را نیمه‌شب کشته بود در بولوار شهید کریمی مشهد انجام شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ بامداد پنجشنبه دو هفته پیش، با شناسایی پیکر بی جان و غرق در خون مردی پنجاه‌ساله در بولوار کریمی، در حالی فرضیه‌های اولیه پلیس و قاضی وحید خاکشور، بازپرس جنایی، تصادف بود که رد خون این جوان بر روی زمین نشان می‌داد، حادثه در مکانی دیگر رخ داده است.

مأموران با گرفتن رد خون به زمینی آسفالت شده در ابتدای کوچه کریمی ۲۰ رسیدند که خون بیشتری روی زمین ریخته بود و با مشخص شدن محل سقوط این فرد، فرضیه تصادف رنگ باخت. هم زمان با مشخص شدن هویت متهم که اعتیاد شدیدی به موادمخدر داشت، مأموران متوجه شدند که این فرد ضایعات جمع کن بوده است. با ورود کارآگاهان جنایی به پرونده زیر نظر سروان آرمین منفرد، اقدامات فنی انجام شد و مأموران به فیلمی دست یافتند که نشان می‌داد این فرد در پی درگیری با یک ضایعات جمع کن دیگر به قتل رسیده است. 

هم زمان با اقدامات فنی مأموران دو کوچه بالاتر از محل درگیری به پاتوق اعتیادی رسیدند که افراد حاضر در آنجا قاتل (احمد) و مقتول (مجتبی) را به خوبی می‌شناختند. با مشخص شدن هویت متهم به قتل، کارآگاهان جنایی با دستورات تخصصی قاضی خاکشور موفق به دستگیری «احمد. ر» چهل و هفت ساله شدند که اعتیاد دمار از روزگارش درآورده بود. این متهم دیروز به محل جرم منتقل شد تا صحنه جنایت را بازسازی کند و به ابهامات ماجرا پاسخ دهد.

احمد چهل و هفت ساله با هدایت افسران پلیس آگاهی در حالی برابر دوربین قوه قضائیه ایستاد تا به سؤالات قاضی خاکشور پاسخ دهد که مدعی بود آن شب حالش خوب نبوده و همان روز به قصد مسمومیت دوازده عدد قرص آرام بخش خورده است و همین را ریشه وقوع جنایت می‌دانست.

بیهوش بودم که مرا به خانه بردند

او پیش از تعریف آنچه در صحنه جنایت رخ داده بود، ماجرا را به ۲۴ ساعت قبل بازگرداند و مدعی شد: «من از دو سال قبل یک مدل قرص آرام بخش استفاده می‌کنم. شب قبل از حادثه قرصم تمام شده بود برای همین به داروخانه‌ای در بولوار عبدالمطلب رفتم تا قرص بگیرم، اما بدون نسخه، آن قرص را به من ندادند. من هم یک قرص مشابهش را خریدم که تا به حال نخریده بودم.

قرص همراهم بود تا فردا صبح که در خانه با برادرم جروبحثم شد، خیلی ناراحت بودم به پاتوق آمدم، آن قدر به هم ریخته بودم که گریه می‌کردم. خسته شده بودم و همان بسته قرص بیست تایی را برداشتم و ده تا دوازده عدد قرص را خوردم که رفقایم متوجه شدند و زدند زیر دستم. کمی بعد حالم بد شده بود و بیهوش بودم که بعد فهمیدم دو سه نفری زیر بغلم را گرفته و من را به خانه مان برده‌اند.

می‌خواست پول هایم را بگیرد

احمد درباره علت برگشتنش به محل جنایت گفت: تا عصر حالم بد بود، سمت عصر کمی به خودم آمدم و متوجه شدم که کیف پول و دیگر وسایلم در پاتوق جامانده است. پول زیادی در کیفم داشتم و برای همین برگشتم. تا شب در پاتوق بودم و نصف شب بود که با خدابیامرز از آنجا بیرون آمدیم. او پول هایم را دیده بود و‌ می‌خواست آن‌ها را از من بگیرد. یک کمربند هم دستش بود که آن را تاب می‌داد تا من را بترساند. وسط کوچه بهش گفتم برو دنبال کارت، مواد هم که برایت گرفتم دیگر از من چه‌ می‌خواهی.

به اینجا (محل وقوع جرم در ابتدای کریمی ۲۰) که رسیدیم من پشتم به مجتبی بود که ناگهان با کمربند دو ضربه به سرم زد. می‌خواستم از خودم دفاع کنم که دست در کیسه بازیافتی‌ها کردم و یک وسیله نیم هلال تسمه‌ای مانند را که مثل خط کش بود و سرش هم یک زایده داشت -همان شانه اش را جر داد- بیرون کشیدم و همین که برگشتم ضربه‌ای به شانه اش زدم و شاید همان ضربه به صورتش هم خورده است.

متهم به قتل در پاسخ به اینکه از کجا فهمیدی ضربه به شانه اش خورده است؟ پاسخ داد: صدای برخورد آن شیء با شانه اش را شنیدم. خود مرحوم نیز داد کشید: «آخ شانه‌ام»، بعد هم به طرف خیابان اصلی دوید و نرسیده به خیابان، توی زمین آسفالت افتاد زمین. آن شیء ضایعاتی بعد از ضربه روی زمین افتاده بود، من بعد از فرار او چند قدمی دنبالش رفتم و بعد که افتاد برگشتم آن وسیله هلالی شکل را برداشتم و در جهت مخالف از محل دور شدم.

‌نمی‌دانستم مرده است

این متهم در برابر این پرسش که چه زمانی متوجه مرگ او شدی، مدعی شد: بعد چهار پنج روز، رفقای توی پاتوق می‌گفتند: «می گویند پسره کاریش شده است.»، من اصلا نفهمیدم برای پسره اتفاقی افتاده است. به مرتضی نامی گفتم: «مرتضی تو که خانه اش را بلدی برو ببین راست است طرف مرده یا نه.» من نمی‌شناختمش. اما دستگیر شدم.

پیدانشدن آلت قتاله یکی دیگر از ابهامات ماجرا بود که احمد در این باره گفت: من همان شب با یک موتوری کیسه بازیافتی‌ها را به انتهای اسماعیل آباد بردم و به یک ضایعاتی فروختم. آن‌ها هر شب بارهایشان را جابه جا می‌کنند و ممکن نیست آن وسیله را در آنجا پیدا کنید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->